دوره 20، شماره 6 - ( 4-1401 )                   جلد 20 شماره 6 صفحات 490-483 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


چکیده:   (1018 مشاهده)
مقدمه: دلایل عمده ناباروری در زنان مبتلا به آندومتریوز، تغییر در فولیکولوژنز، استروئیدوژنز و اختلال در لقاح، کاهش کیفیت تخمک و جنین، و نقص      لانه­گزینی است.
هدف: مقایسه­ی میزان موفقیت چرخه لقاح آزمایشگاهی (IVF) در زنان مبتلا به آندومتریوز در گروه درمانی با لتروزول و گنادوتروپین و گروه گنادوتروپین به تنهایی بود.
مواد و روش ­ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور بر روی 94 زن مبتلا به آندومتریوز (47 نفر در گروه لتروزول + گنادوتروپین (LA) و 47 نفر در گروه گنادوتروپین (PA)) که کاندیدای IVF در بیمارستان یاس، در سال 1400 بودند، انجام شد. برای همه شرکت­کنندگان، پروتکل آگونیست طولانی استفاده شد. در هر دو گروه, هورمون آزادکننده گنادوتروپین در اواسط مرحله­ی لوتئال تجویز شد. از روز سوم چرخه قاعدگی, گنادوتروپین شروع و دوز آن بر اساس سن بیمار، میزان هورمون آنتی­مولرین و هورمون محرک فولیکولی تنظیم شد. همچنین از روز سوم چرخه قاعدگی، 5 میلی­گرم لتروزول روزانه به مدت 5 روز برای گروه LA تجویز شد، در حالی که دارونما برای گروه PA روزانه به مدت 5 روز تجویز شد. پس از انتقال جنین، میزان بارداری در دو گروه بررسی شد.
نتایج: دوز گنادوتروپین (01/0 > p) و سطح استرادیول (02/0 = p) در روز تجویز گنادوتروپین جفتی انسانی (hCG) در گروه LA در مقایسه با گروه PA به طور قابل توجهی کمتر بود. انتقال جنین برای 32 زن انجام شد. هیچ تفاوت معنی­داری در مورد بارداری بیوشیمیایی یا بالینی بین گروه­های مورد مطالعه مشاهده نشد (72/0 = p).
نتیجه ­گیری: استفاده از لتروزول به عنوان درمان همزمان در چرخه IVF در زنان مبتلا به آندومتریوز می­تواند دوز گنادوتروپین و سطح استرادیول را با همان میزان حاملگی, به طور قابل توجهی کاهش دهد.
نوع مطالعه: Original Article |

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.